سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

86/2/8
7:12 ع

دست پسر، انگشت مادر را گم کرده بود. سرخی، از خانه چشمش ، اشکها را بیرون می ریخت. حالا می فهمید سیاهی چادر مادر،‏ از برق ماشین پشت ویترین بیشتر می ارزد. و همان برق باعث شده بود دست خواسته اش، آرزوی رسیدن به ماشین را از پشت شیشه لمس کند و انگشت مادرش را گم کند.

امید یافتن مادر ،‏ بر اراده اش چنگ انداخته بود و او را از بازار دور کرد.
پاهایش،‏ گرچه غصه گم شدن به آنها زنجیر انداخته بود،‏ اما سایه کم رنگ مادر بر پرده امید،‏ آنها را به جلو می راند.
هر چه می گذشت سرخی چشمهایش تندتر کار میکرد و تراش یأس ، روحش را نازک تر می کرد. وقتی ذهنش در دریای سیاه ناامیدی فرو می رفت، در دایره آخرین روزنه امیدش، مادرش حک شد. مادر را در آغوش گرفت. دستهایش به آغوش مادر قفل شده بود و صورتش به گرمی آن چسبیده بود.

روح نازکش پاره شده بود . این باز شادی، باران اشک را بر روی گونه هایش شاباش می کرد. روی آینه اشک که چشمها در دستشان گرفته بودند، ضریح حضرت معصومه (س) می درخشید.
(عباس احمدی)


مشخصات مدیر وبلاگ
 
مهدی احمدی[122]
 

به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ